شده از انجام دادن کاری خجالت زده بشی؟
مثلا وقتایی که اشتباه میکنی،
یهویی و اتفاقی دردسر درست میکنی،
یه کلمه رو اشتباه میگی و همه بهت میخندن،
یا وقت یه شیطونی مچت رو میگیرن،
نه اینا منظورم نیست!
اینجور وقتا که همه خجالت میکشن و هیچ عجیب نیست که رنگ به رنگ شیم و دستامون یخ کنه.
من میخوام بدونم شده از انجام دادن کاری که میدونی درسته خجالت بکشی؟
آره اینجوریشم داریم.
ولی به نظرت چرا این اتفاق میافته؟
آخه اگه یه کاری درسته، که خب درسته دیگه، نباید از انجامش خجالت بکشیم، اینطور نیست؟
قصه رو که گوش دادی، حتما نظرت رو برام بنویس.
10 دیدگاه
خیلی زیبا بود
خدارو شکر که دوست داشتی
خیلی قشنگ بود
ممنون از توجهتون
فوق العاده داستان زیبایی بود منو دخترم از شنیدنش لذت بردیم
سلام چه عالی که دوست داشتین
سلام خدارو شکر
عالی بود
البته همه داستانهاتون
چقدر جای اینطور داستانها با این کیفیت عالی برای بچهها کمه.ممنون از داستان های عالیتون
من شب ها به قصه هاتون گوش میدم و خوابم میبره .خیلی خوب بودند
سلام امیر عباس چه خوب که قصه های مارو دوست داری